خبر و نظر ۰۰۰ ادبيات و هنر ۰۰۰  نوشته های منتخب يا رسيده ۰۰۰ ويدئوکليپ ـ  ترانه و موسيقی ۰۰۰ انديشه ـ تاريخ ـ علوم انسانی ـ گفتار ها ۰۰۰ طنز و طنز واره ۰۰۰ با شما ـ پرسش ها و پاسخ ها ۰۰۰ آرشيو ـ معرفی بخش ها ۰۰۰ صفحه ی اول

 
و هرچه مرز، ميان من و تو پوشالیيست
 
 
 
محمد علی اصفهانی
 
 

تجاوز اسراييل به لبنان، و بعد هم آتش بسی که هر لحظه که اسراييل اراده کرده است و می کند به بهانه يی شکسته شده است و شکسته می شود، تجاوز ديگر  اسراييل را که کمی  قبل تر از جنگ لبنان با اشغال دوباره ی نوار غزّه آغاز شده بود و همچنان به سخت ترين وجه ادامه دارد، از نظر ها پوشانيده است.
هم اکنون که اين سطور نوشته می شوند، اسراييل در نوار غزّه و حول و حوش آن دارد کودکانی را که تنها جرمشان فلسطينی بودن و فلسطينی زاده شدن است دانه دانه پرپر می کند؛ خانه هايی را که تنها جرمشان خانه ی عرب بودن است منفجر می سازد؛ آسمان و زمين را به آتش می کشد؛ فلسطينيان را  يکی يکی يا می کشد و يا می دزدد و با خودش می برد. از نمايندگان منتخب پارلمانشان گرفته تا وزيرانشان.
و سفلگانی، اين سوتر،  داعيه های صدمن يک غاز "من آنم که رستم بود پهلوان" جنايتکاران حاکم بر ايران را در بوق کرده اند، تا  قتل عام فلسطينی و لبنانی را با بهانه های پستی چون "تحريکات رژيم"، "مبارزه با بنيادگرايی و تروريسم" و از اينجور ياوه ها تا هر جا که می توانند ـ و نه درجايی که از بيم رسوايی مطلق نمی توانند ـ توجيه کنند.

• وقتی وزير امور خارجه ی آمريکا می گويد که "من سودی در ديپلماسی نمی بينم اگر قرار باشد که اوضاع به روال معمولی [روال قبل از تجاوز اخير اسراييل به لبنان] باز گردد. من فکر می کنم که چنين امری يک اشتباه خواهد بود. آنچه در اينجا ما شاهد آنيم، به تعبيری، آغاز کار، و درد های قبل از زايمان يک خاورميانه ی جديد است. ما هرچه بکنيم يا نکنيم، بايد اين جنين را به سمت جلو و بيرون برانيم؛ نه به سمت عقب" (۱)،

• وقتی که در خلال اجلاس G8 در سن پترزبورگ، جرج بوش، ژاک شيراک را از دخالت در لبنان منع می کند و به او می گويد که آنچه در حال حاضر در لبنان و فلسطين می گذرد، يک عمليّات اسراييلی  مورد حمايت آمريکا نيست؛ بلکه يک عمليّات آمريکايی است که به وسيله ی اسراييل انجام می پذيرد (۲)،

• وقتی که کارگزاران مثلث شوم چنی و رامسفلد و بوش، يکی بعد از ديگری به ميدان می آيند و به توبره کشيدن خاک ايران را وعده می دهند،

• وقتی که سيمور هرش و سيمور هرش ها افشا می کنند که جنگ لبنان مقدّمه ی جنگ ايران است،

• و وقتی که قرار است جرج بوش کوچک، و آن هايی که به طمع تکّه استخوانی که شايد سرانجام به سويشان پرتاب شود دم لابه کنان در پی او روانند، "دموکراسی از دمشق تا تهران" با عبور از لبنان و عراق را به ما هديه کنند،

• وقتی که اين همه، و بسا بيش از اين همه، در دور و بر ما می گذرد،
ما، به عنوان ايرانی ـ ايرانی قربانی کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ آمريکا و انگليس، قربانی ملّا خور شدن انقلاب ۲۲ بهمن ۵۷  با توطئه ی گوادولوپی، قربانی آخوند هايی که می زنند و می برند و می کشند و سنگسار می کنند و چشم در می آورند، بسيار ساده لوحانه است که ميان نبرد جاری در سراسر خاورميانه، با نبرد خود برای به گور باز گردانيدن اين لاشه های متعفّن از گور گريخته و بر سرير قدرت نشسته، و برای استقرار حکومت مردم بر مردم در يک ايران يکپارچه ی مستقل، تفاوتی ماهوی قائل باشيم و به خط کشی های هندسی روی زمين و آب دل خوش کنيم.
و اين همه تازه، حتّی در صورتی که به عنوان تبلوری جزيی و تاريخی و جغرافيايی از ايده يی کلّی و فراتاريخی و فراجغرافيايی به نام انسان، به خود نگاه نکنيم ...

من اين چند سطر را که بر روال شعر، ديشب و امروز نوشته ام، به آستان بلند تمامی کشته شدگان فلسطينی و لبنانی، و  جنگاوران شهيدشان، که خواهران و برادران شهيدان ما، در  همين مرداد و شهريور ۱۸ سال پيشند، تقديم می کنم.

محمّد علی اصفهانی
۳۰ مرداد ۱۳۸۵
 

و هرچه مرز، ميان من و تو، پوشاليست!


قسم به حرمت زيتون، قسم به خاک فلسطين
قسم به رود و به دريا، قسم به ساحل خونين

قسم به پيکر کودک کنار جادّه، بی جان
قسم به سقف شکسته قسم به خانه ی ويران

قسم به موی پريشان و، چاکِ سينه ی مادر
قسم به دامن صد تکّه تکّه گشته ی خواهر

قسم به مرگ پدر پشت پست های شبانه
قسم به نانِ نياورده هيچگاه به خانه

قسم به کوه سراَنديب و مَهبَط آدم
قسم به معنی راه و به پيچ ييچ و خماخم

قسم به چرخش ذرّه در آرزوی رسيدن
قسم به پای هِرَم های نور تا خود روزن (۳)

قسم به صلح دروغين چرا؟ به جنگ و رهايی
قسم به عزم مجاهد قسم به رزم فدايی (۴)

قسم به سنگ و به سنگر قسم به خون و به آتش
قسم به گرمی خاکستر و به شعله ی سرکش

قسم به روشنی صبح در مزارع شبعا
قسم به راز شب و  آفتاب طالع فردا

که من توام تو منی، بين ما زمين، خاليست
و هر چه مرز، ميان من و تو :
پوشاليست!

--------------------------

۱ و ۲ ـ از شرح و ترجمه ی مقا له ی Thierry Meyssan با نام " لبنان، هدف بعدی: نئوکنسرواتورها و سياست هرج و مرج سازنده":
http://www.ghoghnoos.org/ak/ku/liban-meys.html
 ۳ ـ کمتر از ذرّه نه ـ يی، پست مشو، عشق بورز
تا به خلوتگه خورشيد رسی چرخ زنان!
حافظ

 ۴ ـ رزمندگان فلسطينی و لبنانی را از ديرباز، مجاهد و فدايی می نامند. اين دو کلمه، علی القاعده از همان ناحيه به فرهنگ مبارزات مسلّحانه ی اوايل دهه ی پنجاه در ايران راه يافته اند. و در اينجا طبعاً همان نامگذاری و معنای اصلی اوّل، مورد نظر است.

 

خبر و نظر ۰۰۰ ادبيات و هنر ۰۰۰  نوشته های منتخب يا رسيده ۰۰۰ ويدئوکليپ ـ  ترانه و موسيقی ۰۰۰ انديشه ـ تاريخ ـ علوم انسانی ـ گفتار ها ۰۰۰ طنز و طنز واره ۰۰۰ با شما ـ پرسش ها و پاسخ ها ۰۰۰ آرشيو ـ معرفی بخش ها ۰۰۰ صفحه ی اول