خبر و نظر ۰۰۰ ادبيات و هنر ۰۰۰  نوشته های منتخب يا رسيده ۰۰۰ ويدئوکليپ ـ  ترانه و موسيقی ۰۰۰ انديشه ـ تاريخ ـ علوم انسانی ـ گفتار ها ۰۰۰ طنز و طنز واره ۰۰۰ با شما ـ پرسش ها و پاسخ ها ۰۰۰ آرشيو ـ معرفی بخش ها ۰۰۰ صفحه ی اول

 
نامه ی سرگشاده به رييس دانشگاه کلمبيا
 
 
علی اصغر حاج سيّدجوادی
 

آقای رئيس دانشگاه!
نسبت هائی که شما به محمود احمدی نژاد به عنوان رئيس جمهور ايران و مدعو دانشگاه کلمبيا داديد موجب شگفتی و يا خرسندی خاطر من نشد. زيرا اگر مردم ايران در ابراز عقيده آزاد باشند و نظام حاکم ولايت مطلقه فقيه نظير هر نظام خودکامه از اين آزادی وحشت و هراسی نداشته باشد(که دارد) اکثريت مردم ايران محمود احمدی نژاد را در کنار همه شرکا و همدستان او در اين نظام اعم از معممين و مکلا ها مردی حقير و زورگو و متجاوز و مستبد می دانند. اما آنچه موجب شگفتی من شد بی اطلاعی شما از اين واقعيت است که اصولا نظام سياسی ايران در قالب ولايت مطلقه فقيه بر طبق اصل اول و اصل دوم و اصل سوم و اصل چهارم و اصل پنجم و اصل بيستم و اصل بيست و يکم و اصل بيست و چهارم و اصل پنجاه و هفتم واصل صد و ده قانون اساسی جمهوری اسلامی، فاقد مفهوم حقوقی و حقيقی جمهوری و ساختارهای شناخته شده آن در دولت مدرن است. و به اين ترتيب طبق اصل دوم و مخصوصا بند ۵ از اين اصل و طبق اصل پنجم و طبق اصل پنجاه و هفتم و صد و دهم و مخصوصا طبق اصل ۱۱۳ مربوط به قوه مجريه در فصل نهم اين قانون، محمود احمدی نژاد نه فقط فاقد شخصيت حقوقی رئيس جمهور است، بلکه طبق همه اصول مذکور دارای اختيار اقتدار رياست هيئت وزرا يا مسئول قوه مجريه نيز نمی باشد زيرا در نظام سياسی ايران قوای حاکم سه گانه طبق اصل ۵۷ قانون اساسی زير نظارت و ولايت رهبری قرار دارند که خود منتخب از رای مستقيم مردم نيست. بلکه طبق اصل ۵ از اين قانون ولايت امر و امامت امت در جمهوری اسلامی ايران در زمان غيبت حضرت ولی عصر بر عهده فقيه است که طبق اصل ۱۰۷ ولايت امر يا حکومت و رياست بر کشور را بر عهده می گيرد. به اين ترتيب آقای رئيس دانشگاه کلمبيا، آنچه را که کشور شما آمريکا به رياست جمهوری ژنرال ايزنهاور در مرداد ۱۳۳۲ يا اوت ۱۹۵۳ با کودتا عليه دولت دموکرات و قانونی دکتر مصدق به صورت سلطنت استبداد خود کامه پهلوی بر مردم ايران تحميل کرد، ادامه همان استبداد خودکامه است که امروز محمود احمدی نژاد در قالب سلطنت خودکامه ولايت مطلقه فقيه به اسم مردم ايران در مجمع ساليانه سازمان ملل متحد نمايندگی می کند. بنابراين شما توقع داشتيد پس از ۲۵ سال سلطنت خفقان پليسی و فساد مالی شاهنشاهی پهلوی و در غياب بسته شدن همه روزنه های آزادی به روی مردم ايران و فقدان هر گونه نهاد مستقل جامعه مدنی، حزبی و صنفی و انتخابی و در خلاء به وجود آمده از سلطه خفقان پليسی پهلوی که ۲۵ سال با تکيه برحمايت آمريکا حتی از تغيير اصول مربوط به حاکميت مردم در قانون اساسی مشروطيت نيز خودداری نکرد، مسند سلطان حقير و مستبد و بزدلی چون محمدرضا شاه را چه کسانی اشغال کنند جز محمود احمدی نژاد و عاملان قتل های زنجيره ای که امروز در قالب پاسدار و بسيج خود، آمران قدرت مطلقه اند؟
آقای رئيس دانشگاه کلمبيا!
دولت شما در سال ۱۳۳۲ (۱۹۵۳) حق آزادی و دموکراسی را با کودتا از مردم ايران سلب کرد و حق تجاوز به حقوق و استقلال و آزادی مردم ايران را به خاطر منافع خود و شريک انگليسی خود به محمد رضا شاه سپرد و به ازای اين سرسپردگی ميلياردها دلار درآمد نفت ايران را به صندوق کنسرسيوم خودساخته شما و کمپانی های اسلحه سازی شما هديه کرد. و اين تنها جنايت دولت آمريکا نسبت به ايران و مردم آن نبود، بلکه، نتيجه اتکای بی قيد و شرط ديکتاتور خودکامه ايران به آمريکا چنان او را در بستر غرور و نخوت و فساد فرو غلتاند که مردم محروم از آزادی و نفرت زده از تظاهرات تو خالی تجدد طلبی شاهنشاهی را به راهی راندند که استبداد پادشاهی با سرکوب وحشيانه غائله خرداد ۱۳۴۲ به دست خود به سوی قشری گرايان دينی گشوده بود. به عبارت ديگر با کودتای مرداد ۱۳۳۲- اوت ۱۹۵۳ آمريکا به اتفاق دربار و انگليس بر عليه آزادی و استقلال مردم ايران و پشتيبانی از سلطنت استبدادی مطلقه پادشاهی نطفه انقلاب ايران بسته شد و با سرکوب وحشيانه آخوندهای حوزه قم و طرفداران آنها در خرداد ۱۳۴۲ راه محتوم انقلاب را به سوی رهبری خمينی و استقرار ولايت مطلقه فقيه او به نام جمهوری اسلامی هموار نمود. آقای رئيس دانشگاه، خط سير شوم و ويرانگر کودتای مرداد ۱۳۳۲- اوت ۱۹۵۳ به ابتکار آمريکا تنها به انقلاب بهمن ۱۳۵۷- ۱۹۷۹ ايران و بر آمدن خمينی و جمهوری اسلامی ختم نمی شود، بلکه اشغال نظامی افغانستان به وسيله روسيه شوروی در سال ۱۹۷۹ علتی جز ترس از تاثيرات انقلاب ايران برای جلوگيری از خطر سقوط دولت نيم بند کمونيستی افسران افغانی تربيت شده در روسيه نداشت.
آقای رئيس دانشگاه، مسئله در آميختن نارضايتی مردم از استبداد و فساد و تجاوز نظام های حاکم بر منابع نفتی خاورميانه و نزديک با دين اسلام و حمايت بلاشرط آمريکا از اين رژيم ها مسئله ای نيست که به صورت پديده تروريزم ساخته و پرداخته نئوکنسرواتيست های آمريکا و حلقه ژرژ بوش و ديک چنی در شکم تاريخ حوادث خونين و مرگبار کنونی اين منطقه جاسازی شود. در تاريخ هرگز معلول را نمی توان به جای علت نشاند. سياست کشور آمريکا پس از خاتمه جنگ دوم جهانی در خاورميانه و نزديک و آفريقا و آمريکای لاتين پی ريزی شده بود. در اين عموميت جهانی سياست خارجی شما، خصوصيتی نيز در منطقه نفتی خليج فارس و ايران و کشورهای پيرامون آن وجود داشت که حفظ و تحکيم منافع نفتی و حمايت بی قيد و شرط از اسرائيل را به ازای پشتيبانی از رژيم های مستبد فاسد منطقه در بر می گرفت. آنچه را که آقای بوش و حلقه پيرامون او تروريزم می نامد در حقيقت معلول همين سياست است که امروز پس از خاتمه جنگ سرد و پايان امپراطوری روسيه شوروی ، مبارزه با تروريزم مورد پسند خاطر روسيه و چين نيز قرار گرفته است، زيرا اين دو کشور عضوشورای امنيت سازمان ملل و صاحب ذخاير عظيم بمب های اتمی هم برای سرکوبی و قتل و کشتار ناراضيان سرزمين های مسلمان نشين خود در قفقاز و ترکستان شرقی به دستاويزی نياز دارند که جز تروريزم نيست.
آقای رئيس دانشگاه کلمبيا!
خط کودتای آمريکائی مرداد ۱۳۳۲- اوت ۱۹۵۳ نه فقط به انقلاب بهمن ۱۳۵۷ و تشريف انقلاب ضد استبدادی و ضد استعماری مردم ايران به تشرف اسلام و ولايت مطلقه آخوند، نه فقط به اشغال نظامی افغانستان به وسيله روسيه شوروی و نه فقط به برآمدن طالبان به کمک دلارهای عربستان سعودی با حمايت آمريکا، نه فقط به هجوم نظامی صدام حسين و جنگ ويرانگر هشت ساله ايران و عراق در جهت تضعيف دو قدرت خاورميانه به نفع اسرائيل و به پشتيبانی شما ختم نمی شود، بلکه به قول نويسنده و گزارشگر آمريکائی استيون کنيزر، خط اين کودتای آمريکائی در ايران در کتاب همه مردان شاه allthe shah,smen پس از ۲۵ سال سلطنت استبداد خودکامه پهلوی و ۲۲ سال سلطنت خود کامه ولايت فقيه تا ويران کردن برجهای مرکز تجارت جهانی نيويورک و بخشی از پنتاگون در واشنگتن به دست فريفتگان راه شهادت دينی کشيده می شود.
آقای رئيس دانشگاه! شايد چشم دانشجويان دانشگاه کلمبيا در مشاهده واقعيتی که در پشت ديوارهای کاخ سفيد می گذرد بازتر از چشمان شما باشد، به اين جهت بی مناسبت نيست که چند جمله از عکس العمل برخورد آنها را با احمدی نژاد از قول گزارشگر روزنامه لوموند(۲۶ سپتامبر ۲۰۰۷) در اين جا به نظر شما برسانم.
گزارشگر لوموند می نويسد:".... دانشجويان چرا برای شنيدن حرف های احمدی نژاد در جلسه سخنرانی او شرکت کردند؟ مايکل سلين دانشجوی روابط بين المللی می گويد:" از موقعی که دروغهای دستگاه بوش را در مورد عراق شنيدم ديگر خود به خود حرفهای آنها را باور نمی کنم" آدام ديويس ليسانسيه علوم سياسی می گويد:" آری احمدی نژاد ضد يهود و ايران هم يک تهديد واقعی است، اما با آلمان هيتلری قابل مقايسه نيست" دورين دانشجوی رشته روابط بين الملل می گويد:" شهروند ما که به وسيله تبليغات به کوری دچار شده اند، زندگيشان در بی خبری از نقطه نظر ديگران می گذرد.... "
آقای رئيس دانشگاه!
اگر صهيونيزم وسيله توجيه حقانيت دولت اسرائيل بر سرزمين فلسطين و نابودی حقوق مردم فلسطين است،
اگر مبارزه با تروريزم وسيله توجيه حقانيت سياست کاخ سفيد در حفظ و تحکيم منافع سياسی و اقتصادی و استراتژی نظامی خود در منطقه خاورميانه و نزديک است،
چرا اسلام نبايد وسيله توجيه حقانيت مبارزه کسانی قرار گيرد که جز اتکا به دين به هيچ وسيله قانونی در داخل مرزها و در خارج از مرزهای خود برای استيفای حقوق انسانی خود دسترسی ندارند؟
دين در تاريخ حيات خود تا امروز وسيله تحميق توده های انبوهی است که به هر علت از فرهنگ انديشه ورزی در مسائل و مشکلات زندگی خود و اجتماع خود محروم می شوند، و توانائی ذهنی همبستگی و تفاهم را از دست ميدهند.
آقای رئيس دانشگاه کلمبيا! آنچه را که من از زبان دانشجويان دانشگاه بلند مرتبه شما می شنوم مرا به اين نتيجه ميرساند که کاخ سفيد واشنگتن با اتکا به ناآگاهی و نارسائی بلوغ سياسی و اجتماعی مردم آمريکا در تحريف واقعيت های سياسی جهان و در توجيه هدف های اقتصادی و سياسی و نظامی صاحبان صنايع بزرگ اسلحه سازان و بانکداران شما به همان اندازه در ساختن و پرداختن دروغ وتحريف حقايق و تحميق اذهان مردم خود بی باک و بی حد و مرز است که رژيم ولايت مطلقه فقيه و مزدوران آن نظير احمدی نژاد.
آقای رئيس دانشگاه!
دموکراسی شما منعکس در کاخ سفيد همان اندازه برای آينده مردم آمريکا خطرناک است که رژيم ولايت فقيه برای مردم ايران.
۲۷ سپتامبر ۲۰۰۷

 

خبر و نظر ۰۰۰ ادبيات و هنر ۰۰۰  نوشته های منتخب يا رسيده ۰۰۰ ويدئوکليپ ـ  ترانه و موسيقی ۰۰۰ انديشه ـ تاريخ ـ علوم انسانی ـ گفتار ها ۰۰۰ طنز و طنز واره ۰۰۰ با شما ـ پرسش ها و پاسخ ها ۰۰۰ آرشيو ـ معرفی بخش ها ۰۰۰ صفحه ی اول