خبر و نظر ۰۰۰ ادبيات و هنر ۰۰۰  نوشته های منتخب يا رسيده ۰۰۰ ويدئوکليپ ـ  ترانه و موسيقی ۰۰۰ انديشه ـ تاريخ ـ علوم انسانی ـ گفتار ها ۰۰۰ طنز و طنز واره ۰۰۰ با شما ـ پرسش ها و پاسخ ها ۰۰۰ آرشيو ـ معرفی بخش ها ۰۰۰ صفحه ی اول

طبل ها برای که به صدا در می آيد؟

پيرامون تظاهرات سازمان مجاهدين خلق ايران در نيويورک 

ن. نوری زاده

توضيح ققنوس
ـــــــــــــــــــــــ
مقاله ی زير را نويسنده و مترجم گرامی، «ن. نوری زاده»، در باره ی تظاهرات سازمان مجاهدين خلق در اکتبر سال گذشته در نيويورک نوشته اند.
در دو  سه ماه اخير، تحرکات خيانتبار رهبر مجاهدين و همسر او که رله کننده ی دستورات رهبر است، برای فراهم آوردن زمينه ی تجاوز نظامی به ايران و بمباران خاک ميهن ما وارد مرحله ی کيفی جديدی شده است.
هم از اين رو، ققنوس، به بازنشر اين مقاله ی ارزشمند اقدام می کند.
در بخشی از اين مقاله، نام و سمت بيش از پنجاه تن از جنايتکاران جنگ افروز و تبهکار آمده است که رهبری ماليخوليايي مجاهدين را به عنوان آلت دست، و کارت قماری با جناح های رقيب خود  بر سر سرنوشت ميهن ما مورد استفاده قرار می دهند.
به همين دليل، ققنوس توصيه می کند که خوانندگان گرامی، اين مقاله را همچون يک مقاله ی مرجع، و يک رفرانس معتبر، به نزد خود نگاه داری کنند .
مقالات متعدد و متنوع ديگری، در همين زمينه  ها را می توانيد در صفحات «خبر و نظر» سايت ققنوس مطالعه کنيد.
محمد علی اصفهانی
۱۲ مرداد ۱۳۹۲
ـــــــــــــــــــــــ

طبل ها برای که به صدا در می آيد؟

ن. نوری زاده

۲۵ مهر ۱۳۹۱
۱۶ اکتبر ۲۰۱۲

 هفت، هشت جوان سياهپوست بنفش پوش که پرچم های سه رنگی را بر دور گردنشان گره زده بودند طبل ها را در خيابان داگ همرشولد (Dag Hammarskjold) بصدا در آوردند و به آرامی از زير طاق نصرت های نخی نقره ای رنگ مزين به حروف پف کرده MEK (۱) عبور کردند. بادکنک های زرد و آبی در هماهنگی عکس های قد و نيم قد مترسک های رهبری در سراسر صحنه نمايش به چشم ميخورد. چندين مرد پير و سالخورده با چند زن ميان سال لچک به سر طول و عرض داگ همر شولد را گز ميکردند و مراقب هر حرکتی بودند. طبالان در زير ريسمانی که واژه Victory را به رنگ طلائی در دو طرف عرض خيابان بهم وصل ميکرد، مکثی کردند و با قدم های ريز در جا زدند. هجوم عده ای جوان و نوجوان زرد پوش با بيرق هائی که در دست داشتند و با فريادهای MEK delisted, Ahmadinejad defeated رفت و آمد نامنظم جماعتی نه چندان انبوه را شکافت. آنها با شتاب و دست افشانی و هلهله به مقابل صحن در حرکت بودند.
فضای داگ همر شولد آميخته از صوت و سرود بود. دو اکران الکترونيکی، يکی در صحنه اصلی و ديگری در ميانه خيابان قرار داشت. پهلوانی (۲) که پرهايش در پيوستن به اين جماعت معلول ريخته شده و تار پودش در حماسه های سی ساله آنها پنبه شده بود با عينکی درشت و ذره بينی بسان کودکان تازه براه افتاده از شادی در پوست خود نميگنجيد و در حاليکه دست در گردن اين و آن ميانداخت، پرچم سفيد رنگ با علامتی که در ميان داشت تکان ميداد و عکس ميگرفت. صحنه نمايش به آهستگی از سياهی لشکرهائی که در مقايسه با سال های پيشين شديدا آب رفته بود، پر ميشد. بعضی از اين لشکر گرچه سياه (۳) بود اما با سياهی لشکرهای قبلی بمراتب متفاوت می نمود. مردی با کت چرمی قهوه ای رنگی که با بهت به آنها مينگريست روی نيمکت چوبی کنار زنی سياه پوست و سالخورده ای که معلوم بود طاقت پا به پا آمدن با ديگران را ندارد، نشست.
- ببخشيد شما هوادار اين جماعت هستيد؟ پيره زن با گفتن هاللويا - Hallelujah- (۴) روی برگرداند و از پاسخ خودداری کرد. همتای هم سن و سال او با لهجه جويده شده که ويژه سياهان محله ی هارلم نيويورک است در حاليکه تسبيح (rosary) خود را ميچرخاند جواب داد: گروه ما همراه با پدر روحانی از کليسای Sant. Bartholomew’s. CL آمده است. (۵)
- برای چی؟
- برای حمايت از اينها.
در همين حال او با تکرار هاللويا، انگشت سبابه اش را بسوی چند زن چارقد بسر که عکس های رهبری و "رئيس جمهور" را بر سينه هايشان نقش کرده بودند، نشانه رفت.
- مگه اينها رو ميشناسيد؟
- هاللويا، نه نميشناسيم. آخه ميدونی اينها ضمن اينکه به کليسای ما کمک مالی ميکنند، هاللويا، هرازگاهی هم در دعاهای روز يکشنبه و چهارشنبه ما شرکت ميکنند. هاللويا.
عده ای پدر روحانی را با آن قبای بلند و سياه رنگش دوره کرده بودند. آنطرف تر چند دلقک مشغول هنرنمائی بودند. مردی (۶) با چتری زرد رنگ با نشان دادن دم خروس خود بادی در غبغب انداخته بود و از فتح خود و از شکست لابی رژيم سخن ميگفت.
جماعتی بی مهابا با پرچم های سه رنگ که سه ستاره در ميان داشت وارد صحنه شدند و فرياد برداشتند، الشعب، يريد، اسقاط النظام و با تکرار آن با لهجه سوری عربی پرچم های خود و مجاهدين را در هوا چرخاندند. مرد کت چرمی قهوه ای پوش با مشاهده عربهای سوری از جا برخاست و بسوی صحنه اصلی اجرای نمايشنامه رفت تا شايد بتواند بازيگران اول اين فارس (Farce) (۷) را از نزديک مشاهده کند. چند زن با موهای پريشان و شلوارک های چسبان همراه با زنانی با حجاب اسلامی و با روسری های سرمه ای و گلی که مجموعه ائی متناقض از مد و سنت را به رخ ميکشاند در پشت صحنه کمر به خدمت بسته بودند و در همان حال مردانی با کراوات های زرد، بازيگران اصلی نمايشنامه را تر و خشک ميکردند.
- مستر جوليانی (۸) لطفا از اين طرف.
مردی شصت و هفت ساله با سری طاس و چهره ای که بی شباهت به جغد نبود در مشايعت مجاهدين به بالای صحنه رفت و در مقابل ميکروفون قرار گرفت و...
- مستر گينگريچ (۹)خواهش ميکنم به اين سمت لطفا.
مردی درشت اندام با موهای سراسر سپيد و صورتی گرد و گوشتالو در معيت چند خانم لچک به سر از کنار نرده های آهنين گذشت و بدنبال او مستر جان بولتون (۱۰) با سبيل های پرپشت و سفيد و موهای شانه کرده از کنار صف مجاهدين که دست به سينه ايستاده بودند با تبختر گذشت.
- مستر بيل ريچارد سون (۱۱)
- مستر تام ريچ (۱۲)
و مستر..... همگی در يک رديف منظم چونان فرماندهان جبهه جنگ کنار هم ايستادند.
هلهله ها و دست افشانی سياهی لشکرهای حرفه ای با ظاهر شدن "رئيس جمهور" بزک کرده (۱۳) بر اکران، بالا گرفت و بدنبال آن لغز خوانی های عوامانه او آغاز گشت. عده ای سالخورده پخته همراه با جوانان و نوجوانان خام، بادکنک ها، عکس ها و پرچم های رنگارنگ شير و خورشيد نشان را بالا و پايين ميکردند.
- رئيس جمهور : "هموطنان عزيز،
اجازه بدهيد ابتدا از شهردار جوليانی تشکر کنم و ... هم چنان که شهردار جوليانی اعلام کرد، وزير کلينتون (۱۴) در يک اقدام شجاعانه تصميم خود را برای لغو نامگذاری مجاهدين به کنگره اطلاع داد. اين يک تصميم درست است که مانع جدی مردم و مقاومت ايران برای دموکراسی را کنار می زند. اگر چه مدتها قبل بايد اين کار صورت می گرفت. ولی ما از اين تصميم استقبال می کنيم و اميدواريم منجر به يک سياست جديد در قبال رژيم ملاها شود. اما ما اکنون به آينده می نگريم و ...
دوستان عزيز،
تشکر می کنم از شهردار جوليانی، تشکر می کنم از وزير ريچ، تشکر می کنم از نماينده کندی (۱۵) و تشکر می کنم از رهبر کنگره گينگريچ،"
با هر تشکری فريادهای شادی و هلهله ها به آسمان ميرفت.
" تشکر می کنم از سفير بولتون، فرماندار ريچاردسون، قاضی موکيزی، (۱۶) سناتور توريسلی، (۱۷) فرماندار رندل، (۱۸) تشکر می کنم از ژنرال جونز، (۱۹) ژنرال شلتون، (۲۰) پروفسور الی ويزل، (۲۱) سفير ريس، (۲۲) ژنرال فيليپس، (۲۳) سرهنگ مارتين،(۲۴) سرهنگ مک گلاسکی، (۲۵) تشکر می کنم از دکتر مورش، (۲۶) فرماندار بيل،( Bill Richardson) پروفسور درشويتز،(۲۷) مدير اف.بی.آی فری، (۲۸) ژنرال کانوی، (۲۹) ژنرال کيسی، (۳۰) سفير ديلی، (۳۱) سفير کراولی، (۳۲) سفير رابرت ژوزف،(۳۳) وزير آندور کار،(۳۴) خانم ليندا چاوز،(۳۵) پروفسور روث وج وود،(۳۶) سناتور کارل لوين،(۳۷) سناتور روی بلانت،(۳۸) رئيس کميته ايليانا رزلهتينن،(۳۹) نماينده شرمن،(۴۰) نماينده روهرا باکر،(۴۱) نماينده جودی چو،(۴۲) نماينده جان لوئيز،(۴۳) نماينده شيلا جکسون لی، (۴۴) نماينده تدپو،(۴۵) نماينده باب فيلنر،(۴۶) نماينده اد تاونز،(۴۷) نماينده دن لانگرن،(۴۸) نماينده تانکريدو،(۴۹) پروفسور تنتر،(۵۰) ... آقای آندرو فرای، (۵۱) آقای اشنيبام،(۵۲) آلن گرسون،(۵۳) آقای فری کار(۵۴) و آقای ويت دين (۵۵) از همه آنها برای شرکت در اين کارزار تشکر می کنم. (۵۶)
اگر قرار باشه من اسامی همه شخصيتهای برجسته، سناتورها و کنگرسمن هايی (نمايندگان مجلس) که در اين کارزار شرکت داشتند بگم، زمانی طولانی می کشه، به همين دليل کوتاه کردم، برای همه اونها خواهش می کنم دست بزنيد و..."(۵۶)
در حاليکه ساندويج های ساب وی (Subway) و کوک دايت ها (Diet Coke) ]در ايران کيک و سانديس[ ميان ذوب شدگان در ولايت رهبری پخش ميشد، طبال ها طبل ها را به نشانه پايان پرده اول نمايشنامه "مقاومت" در پارک داگ همرشولد آمريکا به صدا درآمد.

ن. نوری زاده

ـــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت ها:

۱- MEK: عبارت کامل آن Mujahadeen-e-Khalq ميباشد و به معنای مجاهدين خلق است

۲- مسلم اسکندر فيلابی و رئيس کميسيون ورزش سازمان مجاهدين.

۳- از شگرد های مجاهدين برای بسيج افراد متفرقه در شرکت به اين گونه ميتينگ ها علاوه بر تهيه رايگان امکانات اياب و ذهاب از قبيل تهيه بليط هواپيما، اتوبوس و هتل برای افراد، اخيرا رجوع به کليساها در برنامه تبليغاتی مجاهدين کنجانده شده است.

۴- ورد زبان مومنين مسيحی و به معنای "ستايش خدای را" ميباشد.

۵- کمک مالی مجاهدين به دوکليسای Bartholomew’s. CLو کليسای New Hope Baptist Church جهت شرکت در ميتينگ نيويورک

۶- حسن داعی السلام که اخيرا با حمايت و کمک مالی مجاهدين توانست خود را از اتهامات وارده در يکی از دادگاه های آمريکا تبرئه نمايد.

۷- فارس (Farce) نوعی از ادب دراماتيک و يا نمايشی است که بيننده و يا خواننده را از ته دل به خنده وا ميدارد و از اين روی به آن کمدی سبک گفته ميشود. امروزه آمريکائی ها از اين شيوه فيلم های سينمائی سبک و خنده دار ميسازند. در فارس قهرمان نمايش را يا خيلی بزرگ ميکنند که خواننده و يا بيننده نمونه اش را در نمايشنامه "مريم" در نيويورک مشاهده کردند و يا خيلی کوچک جلوه ميدهند تا در موقعيت خنده داری قرار گيرد. مولير آثاری از اين گونه دارد.

۸- رودآلف ويليام لوئيز جوليانی ( Rudy Giuliani) وکيل دعاوی و سياستمدارآمريکايی، شهردار سابق نيويورک و نامزدمقام رياست جمهوری آمريکا در سال ۲۰۰۸ ميلادی از حزب جمهوري خواه.

۹- نيوت گينگريچ (Newt Gingrich) رئيس مجلس نمايندگان ايالات متحده آمريکا بين سالهای ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۹ از حزب جمهوری خواه.

۱۰- جان بولتون (John Bolton) معاون امور سازمان های بين المللی در وزارت خارجه (۱۹۹۳ – ۱۹۸۹) معاون دادستان کل در وزارت دادگستری (۱۹۸۹ – ۱۹۸۵) معاون اداره توسعه بين المللی (۱۹۸۳ – ۱۹۸۱) و سفير آمريکا در سازمان ملل متحد (۲۰۰۵-۲۰۰۶) از حزب جمهوری خواه

۱۱- ويليام بيل ريچاردسون (William Bill Richardson) سياستمدار آمريکايی، فرماندار ايالت نيومکزيکو، نماينده سابق آمريکا در سازمان ملل، وزير انرژی آمريکا در دوران بوش و کانديدای انتخابات رياست جمهوری ۲۰۰۸ آمريکا از حزب دمکرات.

۱۲- تام ريچ (Tom Ridge) نماينده مجلس (۱۹۹۵-۱۹۸۳) فراندار پنسيلوانيا (۲۰۰۱-۱۹۹۵) وزير امنيت ملی آمريکا (۲۰۰۵- ۲۰۰۳)

۱۳- مريم قجَر عضدانلو(Maryam Azodanlu) از رهبران سازمان مجاهدين خلق و همسر سوم مسعود رجوی، رهبر سازمان مجاهدين خلق.

۱۴- هيلاری کلينتون (Hillary Clinton) وزيرخارجه آمريکا از حزب دمکرات

۱۵- پاتريک کندی (Patrick Kennedy) نماينده مجلس از سال ۱۹۹۵ الی ۲۰۱۱ از حزب دمکرات

۱۶- مايکل موکيزی (Michael Mukasey) وزير دادگستری آمريکا ۲۰۰۷- ۲۰۰۹

۱۷- رابرت توريسلی، (Robert Torricelli) سناتور آمريکا از ايالت نيو جرسی ملقب به مشعل (the torch) با سابقه ۱۴ سال نمايندگی مجلس

۱۸- ادوارد رندل (Edward Rendell) فرماندار ايالت پنسيلوانيا (۲۰۱۱- ۲۰۰۳) از حزب دمکرات

۱۹- ژنرال جيمز ال جونز (General James L. Jones) مشاور سابق امنيت ملی آمريکا و نماينده ويژه وزارت امور خارجه آمريکا در مورد مسائل امنيتی در خاور ميانه

۲۰- ژنرال هنری شلتون (General Henry Shelton) رئيس ستاد مشترک ارتش آمريکا (۱۹۹۷- ۲۰۰۱)

۲۱- الی ويزل (Elie Wiesel) نويسنده، فعال سياسی رومانيائی – آمريکائی يهود، برنده جايزه نوبل (۱۹۸۶) و برنده جايزه "ميراث يهود" از دانشگاه حيفا (۱۹۷۵)

۲۲- دنيس راس (Dennis Ross) ديپلمات آمريکائی و مدير طرح های وزارت امور خارجه آمريکا در دوره بوش (پسر) و نيز رابط و مشاور ويژه مناطق خاور ميانه و جنوب آسيا از زمان بيل کلينتون تا کنون

۲۳- ژنرال ديويد فيليپس (Gen. David Phillips) مسئول امنيت پادگان اشرف در عراق از سوی دولت آمريکا (۲۰۰۳، ۲۰۰۵ و ۲۰۰۸)

۲۴- سرهنگ وسلی مارتين، فرمانده سابق ضد تروريسم اتئلاف در عراق

۲۵- سرهنگ مک گلاسکی، فرمانده حفاظت نيروهای نظامی آمريکا در عراق (اشرف) ۲۰۰۹.
۲۶- گری مورش (Gary Morsch) مسئول امداد نيروهای ارتش آمريکا در عراق

۲۷- الن درشويتز (Alan Dershowitz) وکيل، استاد دانشگاه و کارشناس يهودی مسائل عرب اسرائيل
۲۸- لوييس فری، مدير سابق اف.بی.آی سازمان جاسوسی دولت فدرال آمريکا

۲۹- ژنرال جيمز کانوی، فرمانده سپاه تفنگداران دريايی آمريکا،۲۰۰۶-۲۰۱۰

۳۰- ژنرال جرج کيسی مرد شماره ۲ نيروی زمينی ارتش امريکا و معاون ستاد مشترک ارتش امريکا و فرمانده کل نيروهای چند مليتی در عراق

۳۱- دل ديلی مسئول بخش ضد تروريسم در وزارت خارجه آمريکا

۳۲- فيليپ کراولی سخنگو و معاون وزارت خارجه آمريکا ٢٠٠٩-٢٠١١

۳۳- رابرت جوزف معاون پيشين وزير خارجه آمريکا،
۳۴- اندرو کار ؟

۳۵- ليندا چاوز - مدير پيشين روابط عمومی کاخ سفيد

۳۶- پروفسور روث وج وود رئيس بخش حقوق بين الملل دانشگاه جان هاپکينز عضو هيأت امنای سياست دفاعی آمريکا ۲۰۰۳-۲۰۰۹

۳۷- کارل لوين (Carl Levin) سناتور ايالت ميشيگان از زمان ۱۹۷۹ و رئيس کميته خدمات نظامی مجلس سنا از حزب دموکرات

۳۸- روی بلانت (Roy Blunt) سناتور سابق ايالت ميسوری (۲۰۱۱- ۱۹۹۷) از حزب جمهوری خواه

۳۹- ايليانا رز لهتينن (Ileana Ros-Lehtinen) نماينده مجلس از ايالت فلوريدا ناحيه ۱۸ و رئيس کميته خارجی کنگره از حزب جمهوری خواه

۴۰- براد شرمن (Brad Sherman) وکيل و نماينه يودی مجلس از ايالت کاليفرنيا ناحيه ۲۷ از حزب دمکرات

۴۱- دانا روهرا باچر (Dana Rohrabacher) نماينده مجلس از ايالت کاليفرنيا ناحيه ۴۶ از حزب جمهوری خواه

۴۲- جودی می چو (Judy May Chu) نماينده مجلس از ايالت کاليفرنيا ناحيه ۳۲ از حزب دمکرات

۴۳- جان رابرت لوئيز (John Robert Lewis) نماينده مجلس از ايالت جورجيا ناحيه ۵ از حزب دمکرات

۴۴- شيلا جکسون لی (Sheila Jackson Lee) نماينده مجلس از ايالت تگزاس از حزب دمکرات

۴۵- تد پو (Ted Poe) نماينده مجلس از ايالت تگزاس از حزب

۴۶- رابرت باب فيلنر (Robert Bob Filner) نماينده يهودی مجلس از ايالت کاليفرنيا و رئيس کميته امور بازنشستگان مجلس (۲۰۱۱- ۲۰۰۱) از حزب دمکرات

۴۷- اد تاونز (Ed Towns) نماينده مجلس از ايالت نيويورک و رئيس سابق کميته نظارت بر اصلاحات دولت از حزب دمکرات

۴۸- دانيل ادوارد لانگرن (Daniel Edward Lungren) نماينده مجلس حزب دمکرات از ايالت کاليفرنيا

۴۹- تام تانکريدو (Tom Tancredo) نماينده مجلس از ايالت کلرادو (۲۰۰۱- ۱۹۹۹)، کانديد انتخابات رياست جمهوری از حزب جمهوری خواه در سال ۲۰۰۸، و فرماندار کلرادو در سال ۲۰۱۰

۵۰- ريموند تنتر (Raymond Tanter) کارمند عالی رتبه شورای امنيت ملی آمريکا و نماينده ويژه سلاح های بازدارنده در اروپا در دو دولت ريگان و بوش

۵۱- اَندرو فرای (Andrew Fry) وکيل مدافع سازمان مجاهدين خلق در دادگاه تجديدنظر " list of designated terrorist organizations "

۵۲- استون اشنيبام، استاد حقوق بينالملل در دانشگاه جان هاپکينز و وکيل مدافع سازمان مجاهدين خلق در آمريکا

۵۳- آلن گرسون (Alen Gerson.) وکيل بين المللی و مشاور ارشد هيات آمريکا در سازمان ملل جهت نظارت از پادگان مجاهدين در عراق

۵۴- فری کار؟

۵۵- ويت دين (White Deen) شاهد سازمان مجاهدين در دادگاه مزبور از سوی موسسه بَنکرافت واشنگتن (Washington Bankruptcy Institute)

۵۶- بنابر گزارش مستند روزنامه نيويورک تايمز در تاريخ ۱۳ مارس ۲۰۱۲ "مجاهدين خلق در طول سالها کارزار حقوقی و فعاليت های خود را جهت جلب حمايت سياستمداران سرشناس آمريکا تشديد کرده بود. در ميان افرادی که از اين گروه حمايت می کردند می توان نام تعداد زيادی از اعضای فعلی و سابق کنگره و حتی روسای سابق سيا و اف بی آی را مشاهده نمود. بسياری از اين افراد در مقابل دريافت مبالغ کلانی در اجتماعات وابسته به اين سازمان شرکت و سخنرانی کرده و يا طوماری گوناگون در حمايت از اين گروه را امضا کرده اند.
اکثر حاميان آمريکايی سازمان مجاهدين خلق در قبال سخنرانی در اجتماعات هواداران اين گروه مبالغی قريب به پانزده هزار تا سی هزار دلار دريافت کرده اند. تمام هزينه های مسافرت آنها به شهرهای اروپايی و از جمله پاريس و مخارج اقامت اين افراد در هتل های لوکس از سوی اين سازمان پرداخت ميشده است. به عنوان مثال، ادوارد جی. لندل (Edward J Rendell) فرماندار سابق پنسيلوانيا چند ماه پيش گفت که تاکنون رقمی بين صد و پنجاه تا صد و شصت هزار دلار از اين گروه دريافت کرده است."
www.nytimes.com

خبر و نظر ۰۰۰ ادبيات و هنر ۰۰۰  نوشته های منتخب يا رسيده ۰۰۰ ويدئوکليپ ـ  ترانه و موسيقی ۰۰۰ انديشه ـ تاريخ ـ علوم انسانی ـ گفتار ها ۰۰۰ طنز و طنز واره ۰۰۰ با شما ـ پرسش ها و پاسخ ها ۰۰۰ آرشيو ـ معرفی بخش ها ۰۰۰ صفحه ی اول