خبر و نظر  :::::::::: ادبيات و هنر :::::::::: نوشته های منتخب يا رسيده :::::::::: ويدئوکليپ ـ  ترانه و موسيقی :::::::::: انديشه ـ تاريخ ـ علوم انسانی ـ گفتار ها :::::::::: طنز و طنز واره :::::::::: با شما ـ پرسش ها و پاسخ ها :::::::::: آرشيو ـ معرفی بخش ها
::::::::::
صفحه ی اول سايت ::::::::::

 

در باره ی اين صفحات

 
 

 

در پی حمله ی ۲۱ بهمن ۱۳۹۱ به ساکنان کمپ ليبرتی، ضرورت خروج هرچه سريع تر نيرو های مجاهدين از عراق، و اسکان آن ها در کشور های مختلف غربی، بار ديگر ـ و اين بار بيش از هميشه ـ آشکار شد.

رهبری مجاهدين، تمام توان خود را به کار گرفته است تا از سويی مانع تحقق اين امر شود، و از سوی ديگر با ظاهر سازی های مبتذل و رنگ و رو رفته، در قبال چنين مانع شدنی که بی ترديد يک جنايت آشکار و مسلم در برابر دادگاه وجدان های بيدار مردم ايران و سراسر جهان است، و قابل تعقيب در دادگاه های بين المللی نيز هست، از خود سلب مسئوليت کند.

من در تمام سال های اخير، خيلی پيش از آن که حتی نخستين فاجعه از اين دست در پادگان اشرف رخ دهد، در مورد ضرورت خروج مجاهدين از عراق، و دلايل چنين ضرورتی، هشدار داده ام و گفته ام و نوشته ام.

اين صفحات، در ادامه ی همان هشدار ها و گفته ها و نوشته ها، در اين سايت گشوده شده اند، و سعی خواهد شد که در صورت ضرورت، روزآمد شوند.

محمد علی اصفهانی
۲۰ فروردين ۱۳۹۲

 
دعوت به باز خوانی اين صفحات
 
 
محمد علی اصفهانی
 
 

۲۴ فروردين ۱۳۹۴
-------------------

با توجه شرایط جديد پيش آمده در ماجرای تجاوز عربستان سعودی به يمن، و بازی کثيف رهبر بی مسئوليت مجاهدين خلق در اين ماجرا با جان مشتی گروگانِ تحت محاصره از بيرون و درون، خوانندگان گرامی را به بازخوانی مقالات صفحات ويژه ی «ليبرتی و اشرف» دعوت می کنم.

بقيه ی متن fl
 
 

بازخوانی مقاله ی «سعيد منادی» و پاسخ مجاهدين به آن
(حاشيه يی ديگر، بر متن فاجعه يی ديگر در ليبرتی)

 
 
محمد علی اصفهانی
 
 
۸ دی ۱۳۹۲
 
 
وضعيت وخيم اعتصاب غذا کنندگان ليبرتی
 
 
محمد علی اصفهانی
 
 
۲۱ آبان ۱۳۹۲
 
 

پايانی تلخ که نبايد سرآغازی تلخ تر باشد
(در حاشيه ی فاجعه ی اخير در اشرف)

 
 
محمد علی اصفهانی
 

۲۳ شهريور ۱۳۹۲
 
از گروگان های ليبرتی تا مسئول عمليات مخفی و شکنجه گاه های پنهان سيا
 
 
محمد علی اصفهانی
 

۴ ارديبهشت ۱۳۹۲

رهبر، در مقام بالاترين تصميم گيرنده، و فرمانده کل آرتش آزادیبخش، در گفتگوی البته يک طرفه ی هفت اسفند خود با ساکنان ليبرتی و اشرف، تحت نام «کارزار سرنگونی ـ شماره ی يک»، تکليف مجاهدين را با موضوع ماندن و نماندن در عراق روشن می سازد، و خط رسمی را ابلاغ می کند.
او خودش را با همه ی آن هايی که در عراق به گروگان گرفته شده اند جمع می زند و از «ما» سخن می گويد، و در جای امن و عيش و راحت خود، با آن ها در جای نا امن و پر رنج و شکنجش اشان احساس يگانگی می کند، که گفته اند: بُعد منزل نبوَد در سفر روحانی.
و آنگاه که معلوم می شود که او و آن ها با يکديگر فرقی ندارند و يک جان هستند در سه هزار بدن، اظهار می دارد که فقط سه راه وجود دارد و لاغير:
بقيه ی مقاله >>>

 
فصلی برای جنايت، فصلی برای معامله در کريدور ها، فصلی برای عربده و تهديد
(حاشيه يی بر متن فاجعه ی اخير در ليبرتی)
 
 
محمد علی اصفهانی
 
 
۲۹ بهمن ۱۳۹۱
 

چرا بايد در عين فراهم آوردن تمام شرايط ذهنی و عينی به منظور ممانعت از خروج ساکنان اشرف و ليبرتی از عراق، و به منظور معامله با جان آن ها و تکه های پاره پاره شده ی تن کشته شدگان آن ها در کريدورهای خونين جمعی از پليد ترين موجودات روی زمين در آمريکا و اروپا، و بعد هم کشته شدگان را رسماً و علناً «فديه های رهبر» ناميدن، شهامت سر خود را بالا گرفتن و قبول کردن مسئوليت کار خود را نداشت، و با حرف های بسيار مبتذل و بی مايه يی که هيچ آدم برخوردار از يک عقل سالم را قانع نمی کند، از پذيرش اين مسئوليت، شانه خالی کرد و اينطور وانمود ساخت که خير، اصلاً اينطور نيست؟
آيا جز اين است که کسانی که چنين می کنند، خود به خوبی بر زشتی (و در اين مورد، بر جنايتکارانه) بودن عمل خود واقفند؟
بقيه ی مقاله  >>>

 
شايد فردا برای ما و ساکنان ليبرتی دير شده باشد
 
 
محمد علی اصفهانی
 
 
۱۱ اسفند ۱۳۹۱
 

لعنت خدا، لعنت خلق، لعنت نسل های سوخته، لعنت کودکان کار، لعنت دختران پرپر شده در بازار های برده فروشی دوبی و امارات، لعنت خيابان خواب ها، لعنت کليه فروشان، لعنت آويخته شدگان بر جر اثقال ها، لعنت تاريخ، لعنت تمامی ذرات جهان بر کسانی باد که بيم محروم شدن از ادامه ی فارغ بال و سرخوش نشستن بر سر چنين سفره يی و نوشيدن خون و بلعيدن تکه پاره های بدن کسانی که رونق اين سفره در تمامی اين سال های طولانی و بد، محصول رنج و شکنج همان ها بوده است، يا به توجيه، يا به تبليغ، و يا به خفه خون گرفتن وادارشان کرده است...
بقيه ی مقاله  >‌ > >

 
در تقابل با فرهنگ شهيد پروری و خريد و فروش شهيدان در مسجد يا کريدور

(يک وادی آن طرف تر عاشورا)
 
 
محمد علی اصفهانی
 
 
 
۱۲ ارديبهشت ۱۳۸۹
 
 
فاجعه ی اشرف، ديگر نبايد برای چندمين بار تکرار شود
 
 
محمد علی اصفهانی
 
 
۲۳ فروردين ۱۳۸۹
 

فرهنگ رهبری مجاهدين، فرهنگ شهيد پروری است و اصالت شهادت. و آن را هم با تعبيری به غايت نادرست، و در همان خط ارتجاع متداول، از واقعه ی عاشورا ـ که آن واقعه، هيچ وجه تشابهی در عينيت خود با چنين فرهنگی ندارد ـ توجيه می کند.
ما تا کنون از فرهنگ شهيدپروری و اصالت شهادت چه سودی برده ايم؟
 کمی دور تر برويم و بسيج بچه ها و نوجوانان را به وسيله ی خمينی برای رفتن روی مين با کليد های بهشت آويخته بر گردن، و وصيتنامه های برايشان تهيه شده به ياد بياوريم و شعار نوشته بر سينه و پشتشان که:
به روی سينه و پشت بسيجی
نوشته يا شهادت يا زيارت
 
و يا:
شعار «هَل مِن ناصر ٍ حسينی
لبيک يا خمينی!

بقيه ی مقاله >>>

 
دستپروردگان خليفه ی جماران، فرزندان ايران را در عراق به خاک و خون می کشند
 
 
محمد علی اصفهانی
 
 
۹ مرداد ۱۳۸۸
 
 
هشدار! فاجعه به چند قدمی پادگان اشرف رسيده است
 
 
محمد علی اصفهانی
 
 
۱۹ شهريور ۱۳۸۷
 
 
نقد ها را بوَد آيا که عياری گيرند؟
 
 
محمد علی اصفهانی
 
 
۸ فروردين ۱۳۹۲
 
 
در حاشيه ی بيانيه ی تفصيلی اخير شورا + يک سند
 
 
محمد علی اصفهانی
 

 

 
۱۸ تير ۱۳۹۲
 
 

خبر و نظر  :::::::::: ادبيات و هنر :::::::::: نوشته های منتخب يا رسيده :::::::::: ويدئوکليپ ـ  ترانه و موسيقی :::::::::: انديشه ـ تاريخ ـ علوم انسانی ـ گفتار ها :::::::::: طنز و طنز واره :::::::::: با شما ـ پرسش ها و پاسخ ها :::::::::: آرشيو ـ معرفی بخش ها
::::::::::
صفحه ی اول سايت ::::::::::